فال حافظ روزانه پنجشنبه 13 مهر 1402 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 352
روزگاري شد که در ميخانه خدمت مي کنم ، در لباس فقر کار اهل دولت مي کنم تا کي اندر دام وصل آرم تذروي خوش خرام ، در کمينم و انتظار وقت فرصت مي کنم واعظ ما بوي حق نشنيد بشنو کاين سخن ، در حضورش نيز مي گويم نه غيبت مي کنم با صبا افتان و خيزان مي روم تا کوي دوست ، و از رفيقان ره استمداد همت مي کنم خاک کويت زحمت ما برنتابد بيش از اين ، لطف ها کردي بتا تخفيف زحمت مي کنم زلف دلبر دام راه و غمزه اش تير بلاست ، ياد دار اي دل که چندينت نصيحت مي کنم ديده بدبين بپوشان اي کريم عيب پوش ، زين دليري ها که من در کنج خلوت مي کنم
حافظم در مجلسي دردي کشم در محفلي
،
بنگر اين شوخي که چون با خلق صنعت مي کنم
تعبیر:
مراقب اطرافیان خود باش تا گمراه نشوی. در هر کاری که شروع می کنی با عقل و اندیشه عمل کن تا به نتیجه ی مطلوب برسی. دوستان خود را بشناس تا بتوانی به موقع از آنها استمداد جویی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 13 مهر 1402 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 332
مزن بر دل ز نوک غمزه تيرم ، که پيش چشم بيمارت بميرم نصاب حسن در حد کمال است ، زکاتم ده که مسکين و فقيرم چو طفلان تا کي اي زاهد فريبي ، به سيب بوستان و شهد و شيرم چنان پر شد فضاي سينه از دوست ، که فکر خويش گم شد از ضميرم قدح پر کن که من در دولت عشق ، جوان بخت جهانم گر چه پيرم قراري بسته ام با مي فروشان ، که روز غم بجز ساغر نگيرم مبادا جز حساب مطرب و مي ، اگر نقشي کشد کلک دبيرم در اين غوغا که کس کس را نپرسد ، من از پير مغان منت پذيرم خوشا آن دم کز استغناي مستي ، فراغت باشد از شاه و وزيرم من آن مرغم که هر شام و سحرگاه ، ز بام عرش مي آيد صفيرم
چو حافظ گنج او در سينه دارم
،
اگر چه مدعي بيند حقيرم
تعبیر:
با اراده و محکم به پیش برو. در این راه به اراده و تصمیم های به جای خود اعتماد کن. سست اراده و ترسو نباش. ایمان و اراده ی محکم، بهترین یار و یاور تو است. تا به کسی اعتماد نکرده ای با او درد دل نکن.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 13 مهر 1402 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 55
خم زلف تو دام کفر و دين است ، ز کارستان او يک شمه اين است جمالت معجز حسن است ليکن ، حديث غمزه ات سحر مبين است ز چشم شوخ تو جان کي توان برد ، که دايم با کمان اندر کمين است بر آن چشم سيه صد آفرين باد ، که در عاشق کشي سحرآفرين است عجب علميست علم هيات عشق ، که چرخ هشتمش هفتم زمين است تو پنداري که بدگو رفت و جان برد ، حسابش با کرام الکاتبين است
مشو حافظ ز کيد زلفش ايمن
،
که دل برد و کنون دربند دين است
تعبیر:
در راه رسیدن به مقصود دچار گرفتاری و مشکلات شده ای. از مکر و حیله ی دشمن در امان نباش زیرا به موقعیت تو حسادت می ورزد. با کمی درایت و توکل بر خدا می توانی به مقصود خود نائل شوی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 13 مهر 1402 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 151
دمي با غم به سر بردن جهان يک سر نمي ارزد ، به مي بفروش دلق ما کز اين بهتر نمي ارزد به کوي مي فروشانش به جامي بر نمي گيرند ، زهي سجاده تقوا که يک ساغر نمي ارزد رقيبم سرزنش ها کرد کز اين به آب رخ برتاب ، چه افتاد اين سر ما را که خاک در نمي ارزد شکوه تاج سلطاني که بيم جان در او درج است ، کلاهي دلکش است اما به ترک سر نمي ارزد چه آسان مي نمود اول غم دريا به بوي سود ، غلط کردم که اين طوفان به صد گوهر نمي ارزد تو را آن به که روي خود ز مشتاقان بپوشاني ، که شادي جهان گيري غم لشکر نمي ارزد
چو حافظ در قناعت کوش و از دنيي دون بگذر
،
که يک جو منت دونان دو صد من زر نمي ارزد
تعبیر:
غم و اندوه بیهوده برای کاری که فایده ای برایت ندارد، کاری ابلهانه است. به دشمنان خود اعتنایی نکن. هر کار بزرگ و خطیر، مشکل و دشوار است. نخست جوانب کار را بسنج و سپس شروع به کار کن.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 13 مهر 1402 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 117
دل ما به دور رويت ز چمن فراغ دارد ، که چو سرو پايبند است و چو لاله داغ دارد سر ما فرونيايد به کمان ابروي کس ، که درون گوشه گيران ز جهان فراغ دارد ز بنفشه تاب دارم که ز زلف او زند دم ، تو سياه کم بها بين که چه در دماغ دارد به چمن خرام و بنگر بر تخت گل که لاله ، به نديم شاه ماند که به کف اياغ دارد شب ظلمت و بيابان به کجا توان رسيدن ، مگر آن که شمع رويت به رهم چراغ دارد من و شمع صبحگاهي سزد ار به هم بگرييم ، که بسوختيم و از ما بت ما فراغ دارد سزدم چو ابر بهمن که بر اين چمن بگريم ، طرب آشيان بلبل بنگر که زاغ دارد
سر درس عشق دارد دل دردمند حافظ
،
که نه خاطر تماشا نه هواي باغ دارد
تعبیر:
مشکلات و سختی ها طبیعی است. باید با ایمان و امید با آنها روبرو شوی. با امداد از دوستان مشفق می توانی بر سختیها فائق و پیروز شوی. با صبر و شکیبایی، زندگی شیرین و راحت می شود.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 13 مهر 1402 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 270
درد عشقي کشيده ام که مپرس ، زهر هجري چشيده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار ، دلبري برگزيده ام که مپرس آن چنان در هواي خاک درش ، مي رود آب ديده ام که مپرس من به گوش خود از دهانش دوش ، سخناني شنيده ام که مپرس سوي من لب چه مي گزي که مگوي ، لب لعلي گزيده ام که مپرس بي تو در کلبه گدايي خويش ، رنج هايي کشيده ام که مپرس
همچو حافظ غريب در ره عشق
،
به مقامي رسيده ام که مپرس
تعبیر:
زندگی در سایه ی مهر و محبت، لذت بخش و دلپذیر است. در دوستی و در زندگی خود بی ریا و صادق باش. مهر و محبت خود را به کسی که علاقمند هستی نشان بده تا در زندگی روز های خوشی داشته باشی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 13 مهر 1402 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 477
دو يار زيرک و از باده کهن دومني ، فراغتي و کتابي و گوشه چمني من اين مقام به دنيا و آخرت ندهم ، اگر چه در پي ام افتند هر دم انجمني هر آن که کنج قناعت به گنج دنيا داد ، فروخت يوسف مصري به کمترين ثمني بيا که رونق اين کارخانه کم نشود ، به زهد همچو تويي يا به فسق همچو مني ز تندباد حوادث نمي توان ديدن ، در اين چمن که گلي بوده است يا سمني ببين در آينه جام نقش بندي غيب ، که کس به ياد ندارد چنين عجب زمني از اين سموم که بر طرف بوستان بگذشت ، عجب که بوي گلي هست و رنگ نسترني به صبر کوش تو اي دل که حق رها نکند ، چنين عزيز نگيني به دست اهرمني
مزاج دهر تبه شد در اين بلا حافظ
،
کجاست فکر حکيمي و راي برهمني
تعبیر:
قناعت بزرگترین ثروت و گنجینه برای انسان است. آسودگی و فراغت زندگی خود را با ندانم کاری به خطر نینداز. قدر زندگی و خانواده ی خود را بدان. صبر داشته باش و سختیها را تحمل کن تا به نتیجه ی مطلوب برسی. روزگار همیشه نامساعد باقی نخواهد ماند. صبر و قناعت را فراموش نکن. از همنشینان بد احتراز کن تا گمراه نشوی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 13 مهر 1402 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 343
چل سال بيش رفت که من لاف مي زنم ، کز چاکران پير مغان کمترين منم هرگز به يمن عاطفت پير مي فروش ، ساغر تهي نشد ز مي صاف روشنم از جاه عشق و دولت رندان پاکباز ، پيوسته صدر مصطبه ها بود مسکنم در شان من به دردکشي ظن بد مبر ، کآلوده گشت جامه ولي پاکدامنم شهباز دست پادشهم اين چه حالت است ، کز ياد برده اند هواي نشيمنم حيف است بلبلي چو من اکنون در اين قفس ، با اين لسان عذب که خامش چو سوسنم آب و هواي فارس عجب سفله پرور است ، کو همرهي که خيمه از اين خاک برکنم حافظ به زير خرقه قدح تا به کي کشي ، در بزم خواجه پرده ز کارت برافکنم
تورانشه خجسته که در من يزيد فضل
،
شد منت مواهب او طوق گردنم
تعبیر:
در حسرت روزگار خوش گذشته هستی اما از غصه خوردن و حسرت کشیدن چه سود؟ بهتر است بر قابلیت ها و توانایی های خود تکیه کنی و دوباره از صفر شروع کنی تا آرزوهای تو محقق شوند.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 13 مهر 1402 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 279
خوشا شيراز و وضع بي مثالش ، خداوندا نگه دار از زوالش ز رکن آباد ما صد لوحش الله ، که عمر خضر مي بخشد زلالش ميان جعفرآباد و مصلا ، عبيرآميز مي آيد شمالش به شيراز آي و فيض روح قدسي ، بجوي از مردم صاحب کمالش که نام قند مصري برد آن جا ، که شيرينان ندادند انفعالش صبا زان لولي شنگول سرمست ، چه داري آگهي چون است حالش گر آن شيرين پسر خونم بريزد ، دلا چون شير مادر کن حلالش مکن از خواب بيدارم خدا را ، که دارم خلوتي خوش با خيالش
چرا حافظ چو مي ترسيدي از هجر
،
نکردي شکر ايام وصالش
تعبیر:
روزگار خوشی در پیش خواهی داشت. قدر لحظات آن را بدان و خداوند را سپاسگزار باش. مغرور و خودپسند نباش و دوستان را از خود نرنجان.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 13 مهر 1402 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 264
خيز و در کاسه زر آب طربناک انداز ، پيشتر زان که شود کاسه سر خاک انداز عاقبت منزل ما وادي خاموشان است ، حاليا غلغله در گنبد افلاک انداز چشم آلوده نظر از رخ جانان دور است ، بر رخ او نظر از آينه پاک انداز به سر سبز تو اي سرو که گر خاک شوم ، ناز از سر بنه و سايه بر اين خاک انداز دل ما را که ز مار سر زلف تو بخست ، از لب خود به شفاخانه ترياک انداز ملک اين مزرعه داني که ثباتي ندهد ، آتشي از جگر جام در املاک انداز غسل در اشک زدم کاهل طريقت گويند ، پاک شو اول و پس ديده بر آن پاک انداز يا رب آن زاهد خودبين که بجز عيب نديد ، دود آهيش در آيينه ادراک انداز
چون گل از نکهت او جامه قبا کن حافظ
،
وين قبا در ره آن قامت چالاک انداز
تعبیر:
از لحظه های عمر بهره ی کافی بگیر و زندگی را در طلب آرزوهای دور و دراز به هدر نده. به آنچه داری قانع باش و از زندگی لذت ببر. خانواده ی خوبی داری. رنج و زحمت دنیا را بیهوده برای خود به وجود نیاور.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 13 مهر 1402 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 149
دلم جز مهر مه رويان طريقي بر نمي گيرد ، ز هر در مي دهم پندش وليکن در نمي گيرد خدا را اي نصيحتگو حديث ساغر و مي گو ، که نقشي در خيال ما از اين خوشتر نمي گيرد بيا اي ساقي گلرخ بياور باده رنگين ، که فکري در درون ما از اين بهتر نمي گيرد صراحي مي کشم پنهان و مردم دفتر انگارند ، عجب گر آتش اين زرق در دفتر نمي گيرد من اين دلق مرقع را بخواهم سوختن روزي ، که پير مي فروشانش به جامي بر نمي گيرد از آن رو هست ياران را صفاها با مي لعلش ، که غير از راستي نقشي در آن جوهر نمي گيرد سر و چشمي چنين دلکش تو گويي چشم از او بردوز ، برو کاين وعظ بي معني مرا در سر نمي گيرد نصيحتگوي رندان را که با حکم قضا جنگ است ، دلش بس تنگ مي بينم مگر ساغر نمي گيرد ميان گريه مي خندم که چون شمع اندر اين مجلس ، زبان آتشينم هست ليکن در نمي گيرد چه خوش صيد دلم کردي بنازم چشم مستت را ، که کس مرغان وحشي را از اين خوشتر نمي گيرد سخن در احتياج ما و استغناي معشوق است ، چه سود افسونگري اي دل که در دلبر نمي گيرد من آن آيينه را روزي به دست آرم سکندروار ، اگر مي گيرد اين آتش زماني ور نمي گيرد خدا را رحمي اي منعم که درويش سر کويت ، دري ديگر نمي داند رهي ديگر نمي گيرد
بدين شعر تر شيرين ز شاهنشه عجب دارم
،
که سر تا پاي حافظ را چرا در زر نمي گيرد
تعبیر:
ریا و دروغ را رها کن تا اعتماد مردم را جلب کنی. صداقت و درستی را پیشه ی خود ساز تا بهتر به هدف خود دست یابی. دوستان و ناصحان خیراندیش را از خود نرنجان زیرا در هر کار به کمک فکری دیگران احتیاج پیدا می کنی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 13 مهر 1402 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 124
آن که از سنبل او غاليه تابي دارد ، باز با دلشدگان ناز و عتابي دارد از سر کشته خود مي گذري همچون باد ، چه توان کرد که عمر است و شتابي دارد ماه خورشيد نمايش ز پس پرده زلف ، آفتابيست که در پيش سحابي دارد چشم من کرد به هر گوشه روان سيل سرشک ، تا سهي سرو تو را تازه تر آبي دارد غمزه شوخ تو خونم به خطا مي ريزد ، فرصتش باد که خوش فکر صوابي دارد آب حيوان اگر اين است که دارد لب دوست ، روشن است اين که خضر بهره سرابي دارد چشم مخمور تو دارد ز دلم قصد جگر ، ترک مست است مگر ميل کبابي دارد جان بيمار مرا نيست ز تو روي سوال ، اي خوش آن خسته که از دوست جوابي دارد
کي کند سوي دل خسته حافظ نظري
،
چشم مستش که به هر گوشه خرابي دارد
تعبیر:
همراه هر خوشی و شادی رنج و حسرت است. باید آن را تحمل کرد. از دوری دوست در رنج و عذابی. راه رسیدن به او دشوار نیست. اگر عاشقی، صادق باش و ریا و تزویر را از خود دور کن. قدر لحظه ها و فرصت ها را بدان.